در ارزوی شهادت...بسیار زیباست...
- ۱۱ نظر
- ۳۰ دی ۹۴ ، ۱۸:۳۸
ادبیات جنگ در همه جای دنیا حول محور دو مضمون عمده شکل گرفته است. تضاد آشتی ناپذیر دو نیروی متخاصم و دیگری، مضمون پیچیدهتری بر تشابهات بین انسانها .ادبیات شکل گرفته بر پایه تشابهات نیروهای متخاصم را به ادبیاتی چند پهلو و پیچیده بدل میکند. داستان «دیگر اسمت را عوض نکن» بر پایهی همین تشابه شکل گرفته. نامهای نوشته میشود...و در چندین نسخه در مرز ایران گذاشته میشود و اتفاقی این نامه به دست یک سرباز وظیفهی ایرانی میافتد. سرباز ایرانی که باور ندارد نامه از طرف یک عراقی نوشته شدهباشد، برای فرستندهی خیالی نامه جواب می نویسد. نامهنگاری بین افسر عراقی و سرباز ایرانی شروع و دوستی بین این دو آغاز میشود. دوستی که از راه دور و به صورت مبهم شکل میگیرد و هرگز نمیتوانند همدیگر را ببیند. آنچه مانع دیدار این دو میشود نقشی است که آنها به عنوان نگهبانان مرزی قبول کردهاند و نمیتواند از این وظیفه شانه خالی کنند. انگیزهی نامهنگاری افسر عراقی، گمشدهای است که در خاک ایران دارد. و آن گمشده چیزی نیست مگر مادر ودختری که به هنگام اشغال خرمشهر جان آنها را نجات داده است. افسر عراقی هیچ از سرنوشت این مادر و دختر آگاه نیست. و از سرباز ایرانی میخواهد که او را در پیدا کردن این مادر و دختر کمک کند. سرباز با داشتن سر نخهای بسیار اندکی که افسر عراقی برای او میگوید موفق به پیدا کردن مادر و دختر میشود. و از این مرحله به بعد ما از نگاه مادر و دختر به جنگ و افسر عراقی نگاه میکنیم. آیا این افسر عراقی که امروز میخواهد از سرنوشت آنها اطلاع پیدا کند ناجی آنهاست یا قاتل شوهرزن داستان؟
بخش کوتاهی بود از داستان«دیگر اسمت را عوض نکن»
مسؤولیت خواص و عوام
ویژگی اثرپذیری عوام از خواص بار مسؤولیت خواص را سنگین تر می کند. این که در منابع اسلامی آمده که: «اذا فسد العالِم فسد العالَم»، آنگاه که عالِم فاسد شود، جهان فاسد می شود، معطوف به همین ویژگی است. بزرگ ترین گناه انسان های ممتاز و برجسته، اگر انحرافی از آنها سر بزند این است که انحراف آنها موجب انحراف بسیاری از مردم می شود. وقتی دیدند سدها شکست، وقتی دیدند کارها بر خلاف آنچه که زبان ها می گوید، جریان دارد، و برخلاف آنچه که از پیامبر صلی الله علیه و آله نقل می شود، رفتار می گردد، آنها هم آن طرف حرکت می کنند. سرنوشت عوام بستگی به شرایطی دارد که در آن زندگی می کنند و چون سرنوشت چیزی نیست که بتوان نسبت به آن بی تفاوت بود باید مواظب بود جزو عوام نباشیم: «یک عده عوام اند، تصمیم گیری ندارند. به شانس عوام بستگی دارد، اگر تصادفاً در زمانی قرار گرفت که امامی سرکار است ـ مثل امام امیرالمؤمنین علیه السلام، مثل امام راحل (ره) ما ـ که این ها را به سمت بهشت می برد، خوب، این هم به ضرب دست خوبان، رانده خواهد شد و ان شاءاللّه به بهشت می رود. اگر اتفاقاً طوری شد که در زمانی قرار گرفت که «وجعلناهم ائمة یدعون الی النار»، «الم تر الی الدین بدلوا نعمت اللّه کُفرا و احلّوا قومهم دارالبوار جهنّم یصلونها و بئس القرار»، اگر در یک چنین زمانی قرار گرفت، به سمت جهنم خواهد رفت. پس باید مواظب باشید جزو عوام نباشید».
در کوی نیک نامان مارا گذر ندادند... گر تو نمی پسندی تغییر ده قضا را
اللهم ارزقنا توفیق الشهادة فی سبیلک
وی در دوران کودکی، مادرش را از دست داد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در ارومیه به پایان رساند و در دوره دبیرستان (همزمان با شهادت برادرش علی باکری به دست دژخیمان ساواک) وارد جریانات سیاسی شد.
خادم الشهدا حجت الله رحیمی
خادم الشهید در تاریخ 1368/12/24 در خانواده مذهبی در شهر باغملک چشم به جهان گشود
زندگی نامه:
شهید حجت الله رحیمی از سال 1379 فعّالیّتهای خود را در پایگاه بسیج و مسجد سیدالشهد آغاز کرده وی در سال 1384 به عنوان عضو فعّال بسیج در ابتدا مسئول اطلاعات و بعدها مسئول فرهنگی پایگاه مقاومت امام حسین (ع) باغملک منصوب شد وی در سال 1385 هیئت خانگی نورالائمه را با هدف گسترش فرهنگ معنوی اهل بیت (ع) عصمت و طهارت راه اندازی نمود و صدها مراسم مذهبی در مناطق مختلف استان خوزستان برگزار کرد و در بین جوانان استان از محبوبیت خاصی برخوردار بودن شهید از سال 1386 به عنوان خادمالشهیدا در ستاد راهیان نور خدمت نمود. وی دانشجوی آزاد باغملک در سال 1390 به عنوان مسئول بسیج دانشگاه آزاد اسلامی باغملک منصوب شد.
در آذر 1359، انجام کودتایی به دستور امریکا در برنامه شاهپور بختیار (از رهبران جبهه ملی و آخرین نخستوزیر رژیم شاهنشاهی) و عوامل داخلی و بیرونیاش قرار گرفت. آغاز کودتا از پایگاه هوایی شهید نوژه همدان برنامهریزی شده بود و به همین دلیل پس از کشف و سرکوب به «کودتای نوژه» شهرت یافت.